سلام بعداز چندسال دوری و ننوشتن،باز برگشتم.
تو تلگرام یه کانال زدم که اونجابیشتر روزمرگی هامو مینویسم.
که اونم هرازگاهی بخاطراینکه مهدی خوشش نمیادمجبورم هی پاک کنم.
مهلامون الان نزدیک سه سالشه و من بچه دومم رو باردارم.
الان هفته ۳۶ام ومنتظریه دختر کوچولوی ناز دیگه ایم.
اتفاقات زیادی واسمون افتاده که واقعااگه بخوام مفصل بنویسم نه
دستی برام میمونه و نه جونی!
الان که دارم مینویسم نه تلگرام دارم ن اینستا و نه واتساپ چون دیشب بااقایی بحثم شد و خب همه کانالاما پاک کرد منم ناراحت شدم و زدم همه چیو پاک کردم.
دلم ازش گرفته و هیچ چاره ای ندارم.
میدونم امروز تموم میشه و یادم میره ولی واقعاناراحتم که چرا باید حرفایی بهم بزنه که درشاءن من نیست و با گفتنش قلبم میشکنه....
حرف است فروان ودگرحوصله ای نیست....
[ سه شنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۹ ] [ 15:19 ] [ ℳ تولددردونه ام......
برچسب : نویسنده : moshchi بازدید : 163